آریاناآریانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

تربچه نقلی من

روزهایی که گذشت

1391/3/22 17:24
نویسنده : الهام
926 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگرم

دوباره برگشتیم خونمون ...یه هفته ای رفتیم مشهد و برگشتیم........خیلی کم بود گریهههههههه......گریه

بازم وقتی رسیدیم خونه مامانی شروع کردی به گریه ....غریبیت میکرد بعدشم رفتیم خونه خاله سمانه دوباره گریه کردی...... هر آدم جدیدی که میدیدی گریه میکردی......آخه بچه هم اینقدر از آدم به دور!!!!!!!!!!!تعجب

خبر اینکه احتمالا نینی خاله سمانه پسره.........و جنابعالی پسرخاله دار میشی...... و یه چیز عجیب اینکه نینی خاله مریم که قبلا گفته بودن پسره حالا میگن دختره!!!!!!!!!!!!!

الان دو روزه که اومدیم و تو منو دیوونه کردی ....اینقدر که اونجا بغلت کردن بغلی شدی ... پدر منو در آوردی نمیزاری به هیچ کاری برسم ....عیب نداره چند روز دیگه عادت میکنی و میفهمی که اینجا دیگه از اون خبرا نیست........

دوست دارم قد کهکشوناقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نایسل
22 خرداد 91 17:20
آخی عزیزم اینقدر گریه نکن وروجک
نایسل
23 خرداد 91 14:36
مرسی عزیزممم راست میگی واسه خودش خبریه
عمه جونی
27 خرداد 91 16:11
سفر بخیر خانوم کوچولو
رادین
28 خرداد 91 21:51
سلام آریانا جونم مرسی که اومدی پیشم عزیزم نالاحت نباش بازم مامان و بابا میبرندت مشهد جای ما رو هم خالی کن راستی من رادینم از اشناییتون خوشبختم
عمه جونی
29 خرداد 91 12:35
((سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْامری و ارحَمْ ضعفی و قِلةَ حیلتی و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ العامین)) حضرت محمد (ص) فرمودند :هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا میکند..... عیدتون مبارک
عمه جونی
10 تیر 91 0:03
کجایین شما چرا سری بهمون نمیزنین دلمون براتون تنگولیده


چشم حتما