روزمره های تربچه نقلی
سلام گلکم ....
الان تقریبا ١٣ ماهته ..... از ١٠.٥ ماهگی راه میری الان دیگه بیرون کفش پات میکنم و تو هم با ذوق و شوق میدوی و جیغ میکشی .... یه روز با خودم بردمت بازار تو هی میرفتی تو مغازه ها و منم دنبالت ،آدما که راه میرفتن فکر میکردی دنبال تو هستن و شروع میکردی به دویدن .... یه روز جمعه هم رفتیم سینما تو دایم وسط صندلی ها راه میرفتی و من و بابایی هم دنبالت ... اسم چند تا از اعضای بدنت رو یاد گرفتی و وقتی ازت میپرسم نشونشون میدی مثل پا ،مو ،چشم ، دهان و ... همه حرفا رو متوجه میشی ولی خیلی حرف نمیزنی در حد همون مامان بابا جیز و....
خیلی پر انرژی هستی و من گاهی وقتا واقعا کم میارم ..... یه وقتایی هم عصبانی میشم و دعوات میکنم که باید مامانو ببخشی ... تابی که خاله جون واست خریده بود رو نصب کردیم ولی تو اصلا دوسش نداری و ازش میترسی ...
دوستت دارم فرشته کوچولوی مامان
اصلا گل سر رو موهات نگه نمیداری
وقتی کندیش دیگه خیالت راحت میشه