آریاناآریانا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

تربچه نقلی من

روزهایی که گذشت

1391/1/29 19:51
نویسنده : الهام
363 بازدید
اشتراک گذاری

یه کارهای جدیدی رو وقتی مشهد بودیم یاد گرفتی

وقتی ما غذا میخوردیم تو هم نگاه میکردی و وقتی قاشق رو نزدیک دهنت می آوردیم دهنتو باز میکردی به چایی علاقه خاصی نشون میدادی دایی محمدرضا یه فیلمی ازت گرفته که داره لیوان چایی رو میچرخونه تو هم همزمان سرت رو میچرخونی .امان از این دایی مردم آزار....... 

یه شب دایی تو رو با خودش برد مغازه که خرید کنه و تو با یه ٢ تومنی تو دستت برگشتی خونه، سوپر محل بهت عیدی داده بود...........

دستات رو به طرف اشیا دراز میکردی و میبردیشون سمت دهنت.......

وقتی برگشتیم خونه من شروع به خونه تکونی کردن همه قبل عید خونه تکونی میکنن من بعد عیدخندهکه یه هفته ای طول کشید.....بعدشم کارای پایان نامم رو شروع کردم باید تا هرطور شده تا آخر خرداد تمومش کنم...

الان ٢ هفته ای میشه که یاد گرفتی غلت بزنی بعدشم شروع میکنی به داد و فریاد تا برگردونمت......

جمعه همکارای بابایی اومدن خونمون اولش شروع کردی به گریه بعد که کم کم آشنا شدی یه خنده هایی میکردی که بیا و ببین........

عروسکم نمیدونی چقدر با اومدنت زندگیم شیرین شده خدایا شکرت واسه همه چیزایی که بهم دادی شاید چیزایی که من دارم و خیلی عادی از کنارش رد میشم آرزوی خیلی ها باشه خدا جون شکرت........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

masome
30 فروردین 91 11:25
سلام حالتون خوبه.شهر ما بهتون خوش گذشت.انشاالله همیشه مسافرت باشین.خوشحال.


ممنون خاله جون من خودم مشهدیم عزیزم ولی ساکن کاشانم خوشحالم که یه همشهری پیدا کردم
مامان آرینا موفرفری
30 فروردین 91 15:29
آفرین به آرینانا جون زرنگ و باهوش.مامانی مثل اینکه همه بچه ها عاشق چائی هستن.


مرسی خاله جون آریانا که خیلی به چایی توجه میکنه.