یه خبر خوب
مامانی اینا هفته دیگه میخوان بیان اینجا ...........ببین تو فسقلی چی کار کردی که دیگه طاقت دوریتو ندارن
٥ شنبه شب رفتیم فین اینقده شلوغ بود که نگو کلی مسافر اومده بود آخه الان فصل گلاب گیریه منم خیلی هوس مسافرتم کرد ......رفتیم آش خوردیم بعدشم رفتیم رستوران شبدیز رو کشف کردیم و اونجا کباب خوردیم تا حالا اونجا نرفته بودیم.....خیلی خوب بود من عاشق هوای آزادم ...تو هم اینقده هیچان زده شده بودی که نگو فکر کنم تو هم دوست داشتی......دیشب هم رفتیم پارک مدنی ولی تو بیشترشو خوابیدی
دوستت دارم همه هستی من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی