واکسن 6 ماهگی
سلام عروسکم
٥ شنبه قرار بود با بابایی بریم که واکسنتو بزنیم اما بابایی جلسه داشت و مجبور شد بره سر کار و من به ناچار تهنای تهنا بردمت واکسن بزنی...... کار آسونی نبود دلشو نداشتم، دوست داشتم یکی همرام می بود.... خلاصه رفتیم مرکز بهداشت کتابچی و یه خانم مهربون واکسنت رو زد و قد و وزنت کرد:
وزن ٦.٤٠٠،قد ٦٥ و دور سر ٤٢
چیزی که منو نگران کرد وزنت بود فکر نمیکردم اینقدر کم باشه اما همون خانم مهربون گفت که نسبت به وزن تولدت بد نیست ....آه مامانی حالا که میتونم بهت غذا بدم میخوام اینقدر بهت بدم بخوری تا تپل مپلی بشیموقع زدن واکسن یه جیغ و ویقی راه انداختی که بیا و ببین
بعد شبش هم خیلی بیقراری کردی و تب داشتی و قطره استامینوفن رو هم بالا می آوردی ( از هر چی خوشت نیاد بالا میاری)........ خدا رو شکر فرداش دیگه خوب شدی جیگرم
دوست دارم هوار تا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی